میترا حجار
میترا حجّار بازیگر اهل ایران است. حجار در سال ۱۳۷۸ برای بازی در فیلم متولد ماه مهر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر شد.
میترا حجّار بازیگر اهل ایران است. حجار در سال ۱۳۷۸ برای بازی در فیلم متولد ماه مهر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر شد.
زندگی آرام امیرعلی و مرجان که زوجی میانسال هستند با پا فشاری مرجان روی تصمیماش مبنی بر اجاره رحم، ناخواسته وارد آزمایشها و دو راهیها و مخاطرات اخلاقی میشود.
سه آدم بدبخت و مفلوک (حمید فرخنژاد، میر طاهر مظلومی و امیر مهدی ژوله) که کارشان زنده کردن چک و مسائلی از این دست میباشد، برای یک مورد کاری دربارهٔ سند زمین به برلین میروند و…
سحر ماهان، موسیقی دان، و شهرام شب آویز، کارگردان تئاتر، پس از چند سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق می گیرند و می خواهند پسرشان امیرحسین متوجه قضیه نشود. قرار می شود امیرحسین سه روز در هفته پیش مادرش باشد و بقیه روزها نزد پدرش. یکی از دوستان شهرام به نام پیمان که به اتفاق نامزدش عضو گروه نمایشی شهرام هستند، قصد دارد به زودی ازدواج کند.
نیما دادگر و همسر جوانش غزل در حال بازی در یک فیلم هستند. تلفنهای مشکوک زیادی باعث ناراحتی نیما و غزل میشود و…
زندگی حامد آبان عکاس معروف با ورود معلم خصوصی پسرش، خانم نوایی ناگهان تغییر می کند و کار حامد به رفتگری می کشد و معروف به نارنجی پوش لیسانسه می شود. در این شرایط نهال همسر حامد خشمگین از این تحولات از خارج کشور بر می گردد و…
سامان که پنج سال پناهنده سیاسی بوده، به کشور برمی گردد. تبسم که پیش از سفر سامان، نامزد او بوده به استقبالش میآید و به میگوید دیگر ادامه رابطه آنها ممکن نیست...
داستان سه مرد متمول و اصطلاحا «زن ذلیل»(!) را روایت میکند که برای فرار از دست همسرانشان به همراه یک خواننده زیرزمینی پاپ به جزیره کیش متواری شده و نقشه ربوده شدن خود را میکشند؛ غافل از آن که ماجراهایی پر پیچ و خم درانتظارشان است...
جوانی به نام بزرگ در نمایشگاه اتومبیل شوهر خواهرش که یوسف نام دارد مشغول به کار است. یوسف از او میخواهد که ماشین گرانقیمت خانم دکتر ثابتی را به او تحویل دهد. اما بزرگ تصادف کرده و یوسف مجبور میشود برای پرداخت خسارت چند چک به خانم دکتر بدهد. بزرگ چند بار نزد خانم دکتر میرود تا رضایتش را بگیرد و به جای یوسف او خسارت بدهد، اما دکتر ثابتی به بزرگ پیشنهاد میکند که در مقابل چکهای یوسف او باید برای چند ماه همسرش بشود. بزرگ بهناچار قبول میکند و...
دربارهٔ مردی به نام «احسان» است که پس از 25 سال به ایران برمی گردد. او تصمیم دارد با صمیمیترین دوست خود که زندگی اش را مدیون اوست برای آخرین بار تجدید دیدار کند. این دیدار، اتفاقات ناخواسته ای را برای او رقم میزند. اتفاقی که مسیر زندگی اش را تغییر میدهد..
سیاوش پس از سرقت و قتل یکی از دوستانش که خواستگار خواهرش هم بوده، در محل جنایت با مهتاج که نظافتچی است، روبرو میشود ولی نمیتواند او را بکشد. او مدام با کابوس ناشی از جنایت دست و پنجه نرم میکند و کمکهای دوستانش جواد و رحیم و دختر صاحبخانه را هم که دل بسته اوست نمیپذیرد. بازپرس ابراهیمی که از دوستان رحیم است به او شک میکند ولی قصد دارد به شکل دوستانه به او نزدیک شود. در این میان تماسی از یک ناشناس که تهدید میکند همه چیز را میداند و ..